در دنیای تحلیل تکنیکال، الگوهای کلاسیک (الگوهای قیمتی) به عنوان ابزارهایی برای پیش‌بینی حرکات آتی بازار شناخته می‌شوند. دکتر محمد بحرینی در این ویدیو یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال جذاب‌ترین الگوهایی که تحلیل‌گران به آن توجه دارند، یعنی الگوی گارتلی را کامل توضیح داده‌اند . این الگو که اولین بار توسط H.M. Gartley در کتاب “Profits in the Stock Market” معرفی شد، به عنوان یک الگوی هارمونیک شناخته می‌شود که از نسبت‌های فیبوناچی برای تعیین نقاط برگشتی احتمالی در بازار استفاده می‌کند. در این ویدئو، بررسی دقیق الگوی گارتلی و نحوه استفاده از آن در تحلیل‌های تکنیکال را آموزش می‌بینید.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی در شناسایی نقاط چرخشی بازار دارند. این الگوها که بر پایه نسبت‌های فیبوناچی بنا شده‌اند، به معامله‌گران کمک می‌کنند تا با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج به معاملات را تعیین کنند.
الگوهای هارمونیک متعددی وجود دارند، از جمله: الگوی گارتلی، الگوی پروانه، الگوی خفاش و الگوی خرچنگ که هر کدام دارای نسبت‌ها و قوانین خاص خود برای تشخیص هستند. استفاده از این الگوها نیازمند درک عمیقی از نحوه ترسیم و تفسیر آن‌ها است، و می‌تواند به عنوان یک استراتژی معاملاتی قدرتمند در بازارهای مالی به کار رود.
پترن گارتلی که از جمله الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال است، به دلیل استفاده از نسبت‌های فیبوناچی برای تعیین نقاط برگشتی بازار، مورد توجه تحلیل‌گران قرار گرفته است. این الگو به شکل حرف XA، AB، BC، و CD است که هر بخش نشان‌دهنده حرکت قیمتی خاصی است و نقاط برگشتی مهمی را در بازار مشخص می‌کند.
در بخش XA، ما شاهد یک حرکت قیمتی قوی هستیم که می‌تواند نشان‌دهنده شروع یک روند جدید باشد. سپس در بخش AB، قیمت شروع به اصلاح می‌کند و به نسبتی از حرکت XA برمی‌گردد. بخش BC نیز یک اصلاح دیگر است که معمولاً به نسبتی از حرکت AB می‌رسد. نهایتاً، در بخش CD، قیمت یک حرکت قیمتی دیگر را تجربه می‌کند که اغلب به نسبتی از حرکت BC و در نقطه‌ای که نسبت‌های فیبوناچی XA و AB را تلاقی می‌کند، رخ می‌دهد. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
پترن گارتلی زمانی تأیید می‌شود که حرکت CD در نقطه D به پایان برسد و نسبت‌های فیبوناچی خاصی را رعایت کند. به عنوان مثال، اگر حرکت CD به ۰.۷۸۶ نسبت XA برسد و در همان زمان، نسبت BC به CD به ۰.۳۸۲ یا ۰.۸۸۶ برسد، الگوی گارتلی ممکن است تأیید شود. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
تحلیل‌گران با استفاده از پترن گارتلی می‌توانند نقاط ورود و خروج معاملاتی را با دقت بیشتری تعیین کنند. این پترن یا الگو نه تنها به تشخیص نقاط برگشتی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند در تعیین حد ضرر و سود نیز مفید باشد. با این حال، مانند هر ابزار تحلیلی دیگری، الگو یا پترن گارتلی نیز باید همراه با سایر ابزارهای تحلیلی و در چارچوب یک استراتژی معاملاتی جامع مورد استفاده قرار گیرد. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
در عرصه تحلیل تکنیکال، پترن گارتلی به عنوان یکی از الگوهای هارمونیک مطرح است که با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی، نقاط برگشتی بازار را پیش‌بینی می‌کند. این الگو در دو نوع اصلی وجود دارد: پترن گارتلی صعودی و پترن گارتلی نزولی. هر دو نوع با توجه به جهت حرکت قیمتی که پیش‌بینی می‌کنند، تعریف می‌شوند.
● پترن گارتلی صعودی: این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت پس از یک روند نزولی، الگوی XA را تشکیل دهد و سپس یک اصلاح قیمتی در AB رخ دهد. این اصلاح معمولاً تا ۰.۶۱۸ یا ۰.۷۸۶ حرکت XA بازمی‌گردد. سپس حرکت BC به ۰.۳۸۲ یا ۰.۸۸۶ حرکت AB اصلاح می‌شود و در نهایت، حرکت CD شروع شده و تا ۱.۲۷ یا ۱.۶۱۸ حرکت XA ادامه می‌یابد. نقطه D که نقطه ورود برای معامله‌گران است، زمانی تشکیل می‌شود که حرکت CD در یکی از نسبت‌های فیبوناچی مذکور به پایان برسد.
● پترن گارتلی نزولی: این الگو درست برعکس الگوی صعودی است و پس از یک روند صعودی شکل می‌گیرد. حرکت XA صعودی است و سپس اصلاح AB تا ۰.۶۱۸ یا ۰.۷۸۶ حرکت XA رخ می‌دهد. حرکت BC به ۰.۳۸۲ یا ۰.۸۸۶ حرکت AB اصلاح می‌شود و حرکت CD به ۱.۲۷ یا ۱.۶۱۸ حرکت XA ادامه می‌یابد. نقطه D در این الگو نیز نقطه ورود برای معامله‌گران است که در نسبت‌های فیبوناچی مشخص شده تشکیل می‌شود.
استفاده از الگوهای گارتلی در تحلیل تکنیکال نیازمند دقت و تمرکز بالایی است. تحلیل‌گران باید به خوبی با نسبت‌های فیبوناچی و نحوه ترسیم الگوها آشنا باشند تا بتوانند از این ابزار قدرتمند به نحو احسن استفاده کنند. همچنین، مهم است که تحلیل‌گران از الگوهای گارتلی به همراه سایر ابزارهای تحلیلی و در چارچوب یک استراتژی معاملاتی جامع استفاده کنند تا از دقت تحلیل‌های خود اطمینان حاصل کنند.
پترن گارتلی صعودی یکی از الگوهای هارمونیک پیچیده و کاربردی در تحلیل تکنیکال است. این الگو به دنبال شناسایی نقاط برگشتی در یک روند نزولی است و با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی، فرصت‌های معاملاتی را مشخص می‌کند.
● حرکت XA: الگو با یک حرکت قیمتی نزولی شروع می‌شود که به عنوان پایه الگو عمل می‌کند.
● حرکت AB: پس از حرکت XA، قیمت یک اصلاح صعودی را تجربه می‌کند که معمولاً تا ۰.۶۱۸ یا ۰.۷۸۶ حرکت XA باز می‌گردد.
● حرکت BC: قیمت سپس یک اصلاح نزولی دیگر را تجربه می‌کند که تا ۰.۳۸۲ یا ۰.۸۸۶ حرکت AB باز می‌گردد.
● حرکت CD: در نهایت، قیمت یک حرکت صعودی دیگر را آغاز می‌کند که تا ۱.۲۷ یا ۱.۶۱۸ حرکت BC ادامه می‌یابد و در نقطه D به پایان می‌رسد.
نقطه D که نقطه برگشتی پیش‌بینی شده و نقطه ورود برای معامله‌گران است، زمانی تشکیل می‌شود که حرکت CD در یکی از نسبت‌های فیبوناچی مذکور به پایان برسد. این نقطه، فرصتی برای ورود به معامله در جهت روند صعودی پیش‌بینی شده فراهم می‌آورد.
استفاده از الگوی گارتلی صعودی می‌تواند به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی جامع، به معامله‌گران کمک کند تا با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج به معاملات را تعیین کنند. با این حال، مهم است که این الگو را در ترکیب با سایر ابزارهای تحلیلی و شاخص‌ها به کار برد تا از دقت تحلیل‌ها اطمینان حاصل شود. همچنین، توجه به شرایط بازار و مدیریت سرمایه، عوامل کلیدی در موفقیت استفاده از الگوی گارتلی صعودی هستند.
پترن گارتلی نزولی با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی، نقاط برگشتی احتمالی قیمت را پیش‌بینی می‌کند و به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج به معاملات را تعیین کنند.
● حرکت XA: الگو با یک حرکت قیمتی صعودی شروع می‌شود که به عنوان پایه الگو عمل می‌کند.
● حرکت AB: پس از حرکت XA، قیمت یک اصلاح نزولی را تجربه می‌کند که معمولاً تا ۰.۶۱۸ یا ۰.۷۸۶ حرکت XA باز می‌گردد.
● حرکت BC: قیمت سپس یک اصلاح صعودی دیگر را تجربه می‌کند که تا ۰.۳۸۲ یا ۰.۸۸۶ حرکت AB باز می‌گردد.
● حرکت CD: در نهایت، قیمت یک حرکت نزولی دیگر را آغاز می‌کند که تا ۱.۲۷ یا ۱.۶۱۸ حرکت BC ادامه می‌یابد و در نقطه D به پایان می‌رسد.
نقطه D که نقطه برگشتی پیش‌بینی شده و نقطه ورود برای معامله‌گران است، زمانی تشکیل می‌شود که حرکت CD در یکی از نسبت‌های فیبوناچی مذکور به پایان برسد. این نقطه، فرصتی برای ورود به معامله در جهت روند نزولی پیش‌بینی شده فراهم می‌آورد.
استفاده از پترن گارتلی نزولی می‌تواند به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی جامع، به معامله‌گران کمک کند تا با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج به معاملات را تعیین کنند. با این حال، مهم است که این الگو را در ترکیب با سایر ابزارهای تحلیلی و شاخص‌ها به کار برد تا از دقت تحلیل‌ها اطمینان حاصل شود. همچنین، توجه به شرایط بازار و مدیریت سرمایه، عوامل کلیدی در موفقیت استفاده از الگوی گارتلی نزولی هستند.
معامله با پترن گارتلی می‌تواند به عنوان یک استراتژی معاملاتی قدرتمند عمل کند. این الگو با تکیه بر نسبت‌های فیبوناچی، به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط برگشتی بازار را با دقت بالاتری شناسایی کنند و بر اساس آن، موقعیت‌های معاملاتی را باز و بسته نمایند.
اولین قدم، تشخیص دقیق الگو یا پترن گارتلی در نمودار قیمت است. این شامل شناسایی حرکات XA، AB، BC، و CD و تطابق آن‌ها با نسبت‌های فیبوناچی مورد نظر است. پس از تکمیل حرکت CD و رسیدن به نقطه D، معامله‌گران می‌توانند بر اساس نوع الگو (صعودی یا نزولی)، موقعیت خرید یا فروش را باز کنند. حد ضرر معمولاً کمی پایین‌تر از نقطه X در الگوی صعودی و کمی بالاتر از نقطه X در الگوی نزولی تعیین می‌شود. اهداف سود می‌توانند بر اساس نسبت‌های فیبوناچی مختلف تعیین شوند، مانند ۰.۶۱۸، ۱.۰۰ یا ۱.۶۱۸ حرکت CD. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
معامله با الگوهای هارمونیک مانند گارتلی نیازمند مدیریت دقیق ریسک است. معامله‌گران باید از میزان سرمایه‌ای که در هر معامله به کار می‌برند آگاه باشند و حد ضرر را به گونه‌ای تعیین کنند که در صورت عدم تأیید الگو، ضررها محدود شود. برای افزایش احتمال موفقیت در معاملات، توصیه می‌شود که الگوی گارتلی را با سایر ابزارهای تحلیلی مانند شاخص‌های تکنیکال، حجم معاملات، و تحلیل فاندامنتال ترکیب کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا یک دیدگاه جامع‌تر نسبت به بازار داشته باشید و تصمیمات معاملاتی مبتنی بر اطلاعات کامل‌تری اتخاذ نمایید. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
معامله با استفاده از الگوی گارتلی می‌تواند بسیار سودمند باشد، اما مانند هر استراتژی معاملاتی دیگری، نیازمند صبر، تمرین، و انعطاف‌پذیری است. معامله‌گران باید به یاد داشته باشند که هیچ الگو یا استراتژی‌ای تضمین‌کننده سود نیست و همیشه باید آماده مدیریت ریسک و تطبیق با شرایط متغیر بازار باشند.
حد سود در پترن گارتلی معمولاً بر اساس نقاط بازگشتی خاصی تعیین می‌شود که با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی محاسبه می‌شوند. به طور معمول، سطوح حد سود در پترن گارتلی در نسبت‌های ۶۱.۸٪، ۱۰۰٪، و ۱۶۱.۸٪ از پایه XA قرار دارند. معامله‌گران با توجه به این نسبت‌ها و تحلیل بازار، تصمیم به خروج از معامله یا جابجایی حد سود می‌گیرند. این الگو به عنوان یک ابزار مفید برای شناسایی نقاط ورود و خروج در بازارهای مالی شناخته شده است. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
در ادامه، مهم است که معامله‌گران درک کنند که پترن گارتلی نه تنها برای تعیین حد سود بلکه برای تعیین حد ضرر نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. حد ضرر معمولاً در نقطه‌ای قرار می‌گیرد که الگو شکسته شود، مثلاً اگر قیمت به بالاتر از نقطه X برسد. این امر به معامله‌گر کمک می‌کند تا ریسک خود را مدیریت کند و از زیان‌های بزرگ جلوگیری کند. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
همچنین، استفاده از پترن گارتلی می‌تواند با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها و سطوح حمایت و مقاومت ترکیب شود تا دقت تصمیم‌گیری‌ها افزایش یابد. برای مثال، تأیید یک پترن گارتلی با یک اندیکاتور معتبر می‌تواند نشان‌دهنده یک فرصت معاملاتی قوی‌تر باشد.
در نهایت، موفقیت در استفاده از پترن گارتلی به تجربه، دانش بازار، و انضباط معاملاتی فرد بستگی دارد. معامله‌گران باید همواره آماده باشند تا استراتژی‌های خود را با توجه به شرایط بازار تنظیم کنند و از اصول مدیریت ریسک پیروی کنند.
در استفاده از پترن گارتلی، تعیین حد ضرر (Stop-Loss) یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مدیریت ریسک است. حد ضرر باید در نقطه‌ای قرار گیرد که اگر قیمت به آن برسد، نشان‌دهنده شکست الگو و تغییر روند بازار باشد. در پترن گارتلی، حد ضرر معمولاً کمی پایین‌تر از نقطه X الگو تنظیم می‌شود، زیرا این نقطه، نقطه شروع الگو و بالاترین نقطه قبل از شروع اصلاح قیمت است.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال به عنوان مثال، اگر پترن گارتلی در نمودار قیمتی یک سهم شکل گرفته باشد و نقطه X در قیمت ۱۰۰ دلار باشد، حد ضرر می‌تواند کمی پایین‌تر از این قیمت، مثلاً در ۹۸ دلار تنظیم شود. این امر به معامله‌گر اجازه می‌دهد که در صورت برگشت قیمت و شکست الگو، زیان خود را محدود کند. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
علاوه بر این، تنظیم حد ضرر باید با توجه به شرایط بازار و نوسانات قیمتی انجام شود. در بازارهایی با نوسان بالا، ممکن است لازم باشد حد ضرر را کمی دورتر از نقطه X قرار داد تا از خروج ناخواسته از معامله به دلیل نوسانات کوتاه‌مدت جلوگیری شود. مثال زیر نمودار یورو به دلار را نشان می‌دهد.
در نهایت، استفاده از حد ضرر در کنار دیگر ابزارهای تحلیلی می‌تواند به معامله‌گر کمک کند تا استراتژی معاملاتی متعادل‌تری داشته باشد. این شامل ترکیب پترن گارتلی با سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند، و اندیکاتورهای فنی می‌شود. با این رویکرد، معامله‌گر می‌تواند با اطمینان بیشتری در بازار فعالیت کند و از سرمایه خود در برابر تغییرات غیرمنتظره بازار محافظت نماید.
در جمع‌بندی، پترن گارتلی به عنوان یکی از الگوهای پیچیده و کاربردی در تحلیل تکنیکال مطرح است که با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی، نقاط ورود و خروج معاملاتی را با دقت بالا مشخص می‌کند. این الگو نه تنها به معامله‌گران کمک می‌کند تا فرصت‌های سودآور را شناسایی کنند، بلکه در مدیریت ریسک و تعیین حد ضرر نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. با این حال، موفقیت در استفاده از پترن گارتلی نیازمند درک عمیق از بازار، تجربه معاملاتی، و انضباط فردی است. معامله‌گران باید همواره به دنبال بهبود مهارت‌های تحلیلی خود باشند و استراتژی‌های خود را با توجه به شرایط متغیر بازار تطبیق دهند. در نهایت، پترن گارتلی می‌تواند یک ابزار قدرتمند در کیف ابزار هر معامله‌گری باشد، به شرطی که با دقت و هوشمندی به کار گرفته شود.
