درباره ما

آموزشگاه فنی و حرفه‌ای بحرتحلیل در سال ۱۳۹۹ فعالیت خود را آغاز کرده است. زمینه فعالیت بحرتحلیل آموزش به علاقه‌مندان حوزه سرمایه گذاری در بازارهای مالی و کمک به آن‌ها برای رسیدن به جایگاه واقعی‌شان است.

ما در آموزشگاه بحرتحلیل ۲ بال موفقیت را آموزش می‌دهیم تا افراد سرمایه‌گذار و تریدر، بتوانند به رشد سرمایه‌شان سرعت ببخشند. همچنین توجه ویژه‌ای به افراد مال‌باخته که تاکنون ضررهای سنگین در بازارهای مالی متحمل شده‌اند، داریم تا موفق‌تر عمل کنند. رویای ما برای گذاران این است که به جایگاه واقعی خودشان برسند و به درآمد عالی، اثرگذاری بالا و اعتبار قابل‌توجهی برسند.

ارزش‌های ما:
۱- صداقت
۲- دقت
۳- دلسوزی
۴- سخت‌کوشی

داستان تولد سایت بحر تحلیل

آشنایی با بورس در سال ۱۳۸۳:

در سال ۱۳۸۳، زمانی که دانشجوی مهندسی مکانیک بودم، با دنیای بورس آشنا شدم. آن موقع تازه تالار بورس در شهر کرمان راه افتاده بود و خرید و فروش سهام فقط در آنجا انجام می‌شد. جالب اینجاست که در آن زمان، معاملات فقط توسط کارگزار انجام می‌شد و امکان خرید و فروش مستقیم برای افراد وجود نداشت.

تجربه من در بورس:

من جزو اولین نفرات در شهر کرمان بودم که کد بورسی گرفتم. خانم کارگزاری که کد را به من داد، این موضوع را هم گفت. البته با دیدن تعداد کم معامله‌گران در تالار بورس و کد بورسی چهار رقمی خودم که تا به حال دو بار هم عوض شده، ولی هنوز هم چهار رقمی است، می‌شد حدس زد که تعداد افراد دارای کد بورسی خیلی بیشتر از ۷ یا ۸ نفر نبوده است.

در آن زمان، علم تحلیل بورس اصلاً پیشرفتی نکرده بود و هیچ تکنیکی به جز تحلیل بنیادی (فاندامنتال) وجود نداشت. البته آن تحلیل بنیادی هم چندان علمی نبود و فقط چند پیرمرد در تالار بورس می‌نشستند و با استناد به عواملی مثل مدیران بزرگ، شرکت بزرگ و قیمت پایین، سهم‌هایی را برای خرید پیشنهاد می‌کردند. جالب این بود که خودشان آن سهم‌ها را نمی‌خریدند و به سراغ سهم‌های دیگری می‌رفتند!

با این شرایط، طبیعی بود که من در بورس ضرر کنم. البته نه به دلیل عدم وجود تکنیک خاص، نه به دلیل گوش دادن به حرف دلالان بازار و نه به دلیل نداشتن سواد بورسی، بلکه به خاطر افکار غلطی که در آن زمان داشتم. من تمام زحمت و تلاش دانشجویی‌ام را به راحتی در بورس از دست می‌دادم. به همین دلیل، خیلی زود قید بورس را زدم و از آن فاصله گرفتم.

تجربیات شغلی متعدد:

از آن زمان تا به حال، شغل‌های مختلفی را تجربه کرده‌ام: مهندسی، ساخت و ساز، ساخت مسکن مهر، نظارت و طراحی تاسیساتی، ادامه تحصیل، مدیریت، مغازه‌داری و برندینگ، نتورک، ارز دیجیتال، ساخت جایگاه CNG، کارخانه‌داری و تولید، بازرسی نظام مهندسی، کارشناس دادگستری و …

اما نتیجه چه بود؟

کاملاً واضح است که نه شغل و نه تحصیلات، بلکه افکار ما هستند که زندگی ما را می‌سازند. من با همان افکار غلط در بورس و در تمام شغل‌های دیگرم، حتی در کارخانه‌داری که برای آن خون دل خوردم، به موفقیتی دست پیدا نکردم. در تمام این شغل‌ها، پولی که به دست می‌آوردم تقریباً یکسان بود و گاهی حتی کمتر.

مهم نبود چه شغلی داشتم:

مهم نبود که مغازه فلان برند را از آلمانی‌ها می‌گرفتم یا جایگاه CNG یک استان را به طور کامل می‌ساختم و نظارت آن را بر عهده داشتم. مهم نبود که بازرس نظام مهندسی و کارشناس دادگستری باشم یا مدرک دکتری فنی و مهندسی یا مدیریتی داشته باشم.
هیچ‌کدام از این‌ها مهم نبود. این‌ها فقط گذشته من را ساخته بودند، ولی من را به ثروتی که می‌خواستم نرسانده بودند. ثروتی که من می‌خواستم بی‌حد و حصر باشد و قابل محاسبه نباشد.

در اینجا بود که فهمیدم با همان افکار غلط، هیچ فرقی نمی‌کند که در چه شغلی باشم یا چه مدرک تحصیلی داشته باشم.

تغییر باورها، کلید ثروت:

تنها کاری که باید می‌کردم، تغییر باورهایم بود. باید ذهنم را می‌ساختم و درک می‌کردم که ثروت به عوامل بیرونی بستگی ندارد، بلکه کاملاً درونی است و ثروت در واقع یک بازی ذهنی است.

به همین دلیل، شروع به کار کردن روی ذهن خودم و باورهایم کردم. روی ورودی‌های ذهنم کار کردم و خدا را شکر که نتیجه این کارها هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود. خوشحالم که بالاخره راه را پیدا کرده‌ام.

تجربه سختی‌ها و تلاش‌های بی‌وقفه:

من راه سختی را پیموده‌ام. روزی تا ۱۷ ساعت کار و تلاش می‌کردم، ولی هیچ نتیجه‌ای به دست نمی‌آوردم.
امروز می‌بینم که افراد زیادی هنوز همان افکار غلط را در سر

افرادی که هنوز درگیر افکار غلط هستند:

امروز می‌بینم که افراد زیادی هنوز همان افکار غلط را در سر دارند و معتقدند که برای رسیدن به موفقیت باید سخت تلاش کرد، شب و روز کار کرد و شکست‌های زیادی را تجربه کرد. این افراد صبح تا شب در حال دویدن هستند و من یاد گذشته خودم می‌افتم.
مطمئنم که خیلی از افراد مثل گذشته من، به شدت به باورهایشان پایبند هستند و حاضر به بحث و جدل می‌شوند تا ثابت کنند که این تنها راه رسیدن به موفقیت است. آنها آنقدر تلاش می‌کنند تا رگ گردنشان بیرون می‌زند.

من کاری با این افراد ندارم:

من کاری با این افراد ندارم و کاری از دستم برایشان برنمی‌آید. چون خودم هم در گذشته حاضر نبودم قبول کنم که راه‌های دیگری برای رسیدن به موفقیت در دنیا وجود دارد.

کار با اقلیت کوچکی از جامعه:

امروز من با اقلیت بسیار کوچکی از جامعه کار می‌کنم. این افراد یا این مسیر را رفته‌اند و مثل من خسته شده‌اند و دیگر نمی‌دانند مشکل کارشان کجاست، یا دسته دوم که بسیار شجاع هستند و نمی‌خواهند مثل ۹۹ درصد جامعه باشند و به دنبال تغییر هستند.

البته تعداد این دو دسته بسیار کم است. به همین دلیل، این افکار و این سایت برای اقلیت بسیار کوچکی از جامعه است که می‌خواهند بدون سختی و اذیت شدن و با لذت و راحتی ثروتمند شوند.

ثروت در تمام جنبه‌های زندگی:
این افراد ثروت را در تمام جنبه‌های زندگی خود می‌خواهند: ثروت روحی، ثروت در روابط، ثروت مالی، ثروت سلامتی، ثروت زمان و … .

امیدوارم شما هم جزو این دسته باشید که واقعاً آمده‌اید تا متفاوت عمل کنید. امیدوارم هر روز یک قدم برای خودتان بردارید و واقعاً اینجا بمانید و به این سایت سر بزنید. فایل‌های جدید را گوش دهید و هر فایل را هزار بار با خودتان تکرار کنید و به این فکر نکنید که دیگر بس است، فهمیدم.

تغییر باورهایی که از اول عمرتان ساخته شده‌اند، نیاز به سال‌ها تکرار و کار مداوم دارد تا تغییر کنند. باید هر روز کاری برای آنها انجام دهید. هر روز یک فایل تکراری مثبت گوش دهید، هر روز با خودتان تکرار کنید و هر روز منتظر تغییر باشید.